به گزارش علمدار بصیر: روند پر از ابهام و مجهول الموضع علی مطهری و تناقض گویی های مکرر همواره از وی چهره ای متفاوت ساخته است بطوریکه هر از چند گاهی از سخنان وی به عنوان یک نماینده مجلس و عنصر داخلی نظام، سو استفاده های فراوانی علیه نظام به عمل بیاید.

علی مطهری اصولا در هر موردی سعی می کند اظهاراتی جنجالی فارغ از درست یا غلط بودن داشته باشد و این باعث شده که وی در اظهاراتش دچار تناقض گویی شود وحتی گاهی در تایید اظهاراتش از مقام معظم رهبری نیز استفاده ابزاری نماید و گاهی هم در مورد ولایت فقیه سخنانی را از این باب که " نظر مقام معظم رهبری شخصی است. " مطرح می نماید.

جناب مطهری تناقض‌ زیادی در صحبت‌هایش وجود دارد؛ از طرفی خود را ادامه دهنده راه شهید مطهری عنوان می کند و بعد مدعی است شخصیتی مستقل از پدر شهیدش دارد؛ مدعی کار فرهنگی است و خود را چهره فرهنگی می‌داند اما به شدت مدافع گشت ارشاد است.

اخیرا آقای مطهری در مصاحبه با " مهرنامه " در خصوص حجاب گفت: "اهمیت دادن به مسائل مربوط به عفاف و پوشش، افراط نیست بلکه عین اعتدال است"

وی همچنین به موضوع مسابقه تیم ملی والیبال اشاره می کند و می گوید" در ماجرای مسابقه اول والیبال ایران و ایتالیا تلویزیون زنان ایرانی بدون پوشش را به‏ راحتی نشان می‌داد. من تلفنی به آقای ضرغامی گفتم که عادی کردن نمایش بانوان ایرانی بدون پوشش از تلویزیون جمهوری اسلامی در مساله پوشش در داخل کشور تاثیر می‌گذارد. قرار نبود این موضوع رسانه‌ای شود. "

وی معتقد است حجاب به صورت آیین‌نامه‌ای حل می‌شود. مردم را مقصر می‌داند و می‌گوید «دایم از مردم تعریف دروغین کردیم که ای مردم شما گلید»،  افراد و نهادهای انقلاب را توصیه به توجه به جایگاهش می‌کند اما برای فحش‌هایی که خود از پشت تریبون مجلس بیان کرده توجیه دارد. از ماجرای اختلاف شهید مطهری با امام گفت و از این‌که هاشمی نزدیک‌ترین فرد به شهید مطهری بوده و پس از شهید مطهری تنها هاشمی یار امام بوده است و بس!

آقای مطهری در چند سال اخیر نشان داده که نه تنها شناخت صحیحی از واژگان به کار برده شده در جملات خویش ندارد بلکه همواره از تناقضی مفرط در ادب و نزاکت بهره برده است. به مثال های زیر توجه کنید:

وی در آخرین مورد از افاضات خویش در مورد صحبت های آیت الله جنتی مبنی بر: «رئیس جمهور باید ساده زیست باشد؛ نمی شود فردی با بنز بیاید و برود؛ فردی که چنین ماشینی سوار شود و خانه آنچنانی داشته باشد نمی تواند درد مردم را بفهمد؛ اینچنین فردی اصلا .معنی گرسنگی را نمی فهمد.» فرموده اند: چنین سخنانی سخیف و عوام گرایانه است.

از آنجا که سخیف بودن را از این جملات برداشت نکردیم لازم است به بررسی سخیف بودن بپردازیم و از همه مهم تر جهت یادآوری تناقض ذهنی ایشان از همه دوستان می خواهم جملات زیر را باهم مرور کنیم:

1? فحاشی نسبت به آقای کوچک زاده: ایشان در صحن علنی مجلس و در جریان تصویب طرح وقف دانشگاه آزاد آقای کوچک زاده را با الفاضی نظیر خفه شو، بتمرگ سر جات … پفیوس خطاب کرده و مسخره کردن نام خانوادگی ایشان می پردازد. این در حالی است که صدای ایشان به طور مستقیم از رادیو پخش می شد. اهانت ایشان به قدری بی شرمانه بود که علی لاریجانی رئیس مجلس شورای اسلامی و داماد خانواده مطهری آن را «بی‌بند و باری گفتاری» نامید.

2? فحاشی نسبت به دانشجویان: در جریان تصویب لایحه فوق ذکر، جمعی از دانشجویان دانشگاه های کشور در اعتراض به طرح غیرقانونی این لایحه به نفع یک خاندان خاص در مقابل مجلس تحصن کردند. علی مطهری این بار در جریان مناظره انتخاباتی خود دانشجویان را اراذل و اوباش خطاب کرد. همین امر سبب شکایت بسیج دانشجویی دانشگاه شریف از وی شد.(حیف از کرسی استادی دانشگاه که به ایشان عطا شده)

حال سوالی که وجدان آگاه باید بدهند این است که آیا سخنان آیت الله جنتی به عنوان امام جمعه مبنی بر رای دادن به فردی ساده زیست که درد مردم را بفهمد سخیف است یا جملات بیان شده توسط ایشان در کسوت نمایندگی مجلس. ای کاش آقای مطهری می فهمیدن که تناقض آشکارشان نشان از روند سخیف شدن ذهن ایشان است و نیاز به درمان دارد.

از جمله مواضع دیگر و خبرساز علی مطهری که موجب ایجاد هزینه برای نظام شده است، قسمتی از نطق آخر وی درمجلس هشتم بود که اشاره به دخالت "سپاه پاسداران انقلاب اسلامی" بدون ارئه هیچ سندی در انتخابات داشت که مورد توجه رسانه های معلوم الحال داخلی و رسانه های ضد انقلاب و وابسته به بیگانگان قرار گرفت. و این دقیقا همان چیزی بود که دشمنان منتظر آن بودند. این حرف مطهری در حالی گفته است که پیش از این، این اتهام از طرف دشمنان نظام و رسانه هایشان و افرادی که در پروژه های براندازی نظام مشارکت داشته اند بار ها و بارها به سپاه پاسداران وارد آمده بود. و سعی در جریان سازی برعلیه سپاه داشته اند مدام در پی این اتهام شروع به تفسیری متفاوت از اساسنامه سپاه می کنند.

متاسفانه مواضع " علی مطهری" و مخصوصا نطق آخر ایشان در مجلس هشتم پیش از آنکه موجبات اصلاح امور را داشته باشد باعث تهاجم رسانه ای دشمنان به نظام شد .

این چهره جنجالی که عضو کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی است این روزها سخت مشغول موضوع‌های سیاسی است و البته او که روزگاری ژست مخالفت با هاشمی را در مقالات روزنامه کیهان می‌گرفت امروز تنها منجی کشور را رفسنجانی می‌داند و سخت به او امیدوار است.

اظهارات علی مطهری در خصوص آقای هاشمی رفسنجانی و خانواده وی نیز در نوع خود کاملا منحصر به فرد می باشد بطوریکه وی در سخنانی اظهار کرده است که: اینها قادر به حذف آقای هاشمی از انقلاب نیستند. ایشان پایگاه اجتماعی خوبی دارد و مردم قدردان خدمتگزاران خود هستند. علت هجوم روانی و تبلیغاتی به ایشان ترس از اوست. شاید نخستین کسی که آقای احمد‌ی‌نژاد را شناخت و احساس خطر کرد و نحوه مدیریت وی بر کشور را خطرناک توصیف کرد آقای هاشمی بود.

حال این یک روی خوب سکه است و روی دیگر سکه که دقیقا بسیار بد نیز می باشد . مطهری در مصاحبه با روزنامه کیهان به انتقاد صریح از خانواده آقای هاشمی رفسنجانی پرداخت و درباره رفتارهای مالی و سیاسی-رسانه ای فرزندان او شبهات کم سابقه ای مطرح کرد.

او در انتقاد از فضای بسته دوران ریاست جمهوری آقای هاشمی رفسنجانی گفت که "بعد از جنگ و در دوران سازندگی واقعا اشکالات غیرقابل توجیهی به‌وجود آمد که البته همه آنها را نمی‌توان متوجه آقای هاشمی دانست. به عقیده من در دوره سازندگی آزادی بیان به اندازه کافی وجود نداشت و در نتیجه بسیاری از تخلفات مکتوم می‌ماند مثل قتل‌های سیاسی که بعدها معلوم شد کسی از آن خبر نداشت."
این نماینده مجلس تاکید کرده بود که "ورود و دخالت اقوام رییس‌جمهور(هاشمی) در تمام شئون سیاسی و اقتصادی واقعا درست نبود. اینکه اینها بیایند در اکثر مراکز حساس اقتصادی مسلط شوند، این چه دلیل موجهی دارد؟ مثلا در وزارت نفت آنجایی که باید معاملات مهم انجام شود حتما باید از نزدیکان ایشان باشد."

آقای مطهری البته علت احتمالی استفاده از نزدیکان در برخی پست ها را اطمینان و اعتماد آقای هاشمی دانسته اما در ادامه گفته بود که "تا یک حدی این استدلال قابل قبول است. مثلا اینکه پسرشان رییس دفترشان باشد؛ ولی حالا حتما باید "کیش" هم "دست اینها" باشد، وزارت نفت هم "زیر نفوذ اینها" باشد، فلان کارخانه خودروسازی هم "مال اینها" باشد و انحصار صادرات فلان محصول "در اختیارشان" باشد؟ اینها هم توجیه امنیتی دارد؟ اینها را که دیگر نمی‌شود براساس مصالح ملی توجیه کرد."

او همچنین گفته بود که باب حمله به مقدسات نیز از خانواده هاشمی و نقش آفرینی های یکی از فرزندان او آغاز شده است: "خب، وقتی یک خانواده‌ای اینقدر دست‌شان در امور اقتصادی و قدرت سیاسی باز باشد، کم‌کم جسارت پیدا می‌کنند و متعرض امور مقدس هم می‌شوند. مثلا دختر ایشان به چه مجوزی باید آزاد باشد که احکام اسلام را به راحتی زیر سوال ببرد؟ خب این خانم در آن روزنامه‌ای که داشت خیلی راحت نوشت چرا باید دیه مرد دو برابر زن باشد یا چرا حکم اثر چنین و چنان است؟ اصلا باب حمله به مقدسات از آن موقع باز شد و اینها فسادهایی بود که از آن وقت جان گرفت و در جامعه گسترش پیدا کرد."
علیهذا باید منتظر ماند و دید که آقای علی مطهری دوباره در چه باب و چه سوژه دیگری سخن بر زبان خواهند راند و تناقض دیگری را آشکار خواهند ساخت.

بی شک از دشمنان و رسانه هایشان و براندازان داخلی این توقع نمی رود که دست از توطئه ها و مواضع خود بردارند اما از آقای مطهری که خود را اصولگرا می داند این توقع هست که در نحوه اعلام مواضعش آنهم بعنوان نماینده مجلس دقت نماید و اگر انتقاد مستدلی هم بر نهادی انقلابی دارند، که ندارند، آن را به روش دیگری مطرح کنند که برای نظام ایجاد هزینه ننماید و ایشان را به تیتر یک رسانه های بیگانه و مورد تمجید دشمنان نظام تبدیل نکند. اما متاسفانه ایشان مشی دیگری را در پیش گرفته است که مسیر رفته بسیاری از سیاسیونی است که اینک در رسانه های بیگانه علیه نظام تحلیل می دهند.
مسلما هدف این نیست که آقای مطهری دست از انتقاد بر دارند، ویا خدای نکرده ایشان در مقابل کژی ها و ناراستی ها سکوت نمایند بلکه هدف از انتقاد این است که مشکلات را قبل از اینکه برای نظام هزینه ساز شود با انتقاد صحیح برطرف شود، نه اینکه با شبه انتقاد به نظام هزینه وارد شود و تنش ایجاد شود.